۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

بيگانه اي بر لب رودخانه

با درود بر خواننده ي گرامي،
عنوان مطلب، عنوان كتابي است كه توسط عارف بزرگ امريكايي، «حضرت پال توئيچل»، با اسلوبي شاعرانه به رشته تحرير در آمده است. در حقيقت، اين كتاب بازگويي بخشي از سخنان استاد بزرگ اِك «حضرت ربازارتارز» در يكي از سفرهاي ايشان به كشمير است. سخناني كه در آن مقطع - در مراتب بالاي عرفان - لازم بوده جوينده درك كند و به كار بندد. شايد خواندن اين كتاب در عمل كاربردي براي «خواننده ي جوياي خدا» نداشته باشد، زيرا رسيدن به مقام والاي حضرت پال توديچل براي درك درست و شايسته اي از آن لازم است، اما براي انسانهاي معمولي كه به دنبال شناخت ناشناخته ها هستند، شايد تلنگوري هر چند ظريف و در زواياي پنهان وجود، نوري در دل خواننده ايجاد كند. همانطور كه حضرت ربازارتارز در همين كتاب مي فرمايند، خدا را نمي توان در كتاب ها جست، و در چند فراز از سخنان خود، بر وجود استاد در راه كمال، تاكيد مي كنند. براي رشد روح، گفتن ذكري كه استاد به جوينده مي دهند، به صورت دروني و باطني و به طور دائم يكي از مواردي است كه حضرت ربازارتارز در اين كتاب به آن اشاره مي فرمايند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر