مدعي خواسـت كه آيـد به تماشــاگه راز
دست غيب آمد و بر سينه ي نامحرم زد
ياد رباعي اي از حضرت ابوسعيد ابوالخير افتادم:
گر خـلق چنـان كه مـن منـم دانـندم
همچون سگي از درون بدر رانندم
ور زانـچه درون برون بگردانندم
مــســتـوجب آنـم كــه بسـوزانـندم
پ.ن. البته حضرت مولانا مي فرمايد: كار پاكان را قياس از خود مگير.
روا مدار خدايا كه در حريم وصال
پاسخحذفرقيب محرم و حرمان نصيب من باشد