۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

چو بشنوي سخنِ اهلِ دل مگو كه خطاست / سخن شناس نه اي جانِ من خطا اينجاست

مطلب برگفته از تفسير آيه ي 50 سوره ي حجر در كشف الاسرار است:

اقسامِ فراست: فراست بر سه وجه است: اول ـ فراستِ تجربتي، و اين همه مميّزان را بود، دوّم ـ فراستِ استدلالي، و اين همه عاقلان را باشد، سوّم ـ فراستِ نظري، كه خاصِّ مؤمنان باشد كه آنان در دل دارند كه فرمود: از فراستِ مؤمن بپرهيزيد كه او به نورِ خدا نظر دارد.

نكته: فراستِ تجربتي بر ديده يا شنيده يا به خِرَد دريافتن است. فراستِ استدلالي قياسِ شرعي است در دين، و قياسِ عقلي است در غيرِ دين، و فراستِ نظري برقي است كه در دلِ مؤمن تابد و حجابها بسوزد تا لختي از آنچه غيب است بر او كشف شود و اين خاصِ انبيا و اولياء و صدّيقان است!

اقسام فراستِ مؤمن: (1) ـ يكي از بزرگان عرفان گويد: در جامعِ بغداد با گروهي از مريدان گِرد آمده بوديم، جواني از درِ مسجد درآمد سخت زيبا و ظريف و نيكوروي، ايشان او را به خود راه دادند با آنان بنشست و سخنهاي نيكو گفت: و خدمتهايِ نيكو كرد چنانكه دلهاي بعضي را ربود! عارفِ بزرگوار به مريدان گفت: گمان دارم اين جوان يهودي است. اين سخن بگفت و از ميانِ جمع برخاست و بيرون شد. جوان پرسيد مراد چه گفت؟ مريدان آنچه شيخ گفته بود باز گفتند. جوان برخاست و به پايِ شيخ افتاد و مسلمان شد؟ آنگاه گفت: ما در كتابِ خويش خوانده بوديم كه فراستِ راستگويان هرگز خظا نمي كند، من آمدم و امتحان كردم و گفتم اگر در طايفه ي صديقان صاحبِ فراستي باشد در اين طايفه ي اهلِ طريقت است! پس از آن، جوان خود از بزرگان بنامِ اهلِ طريقت گشت.هم از همان عارفِ بزرگ نقل كنند كه گفت: به تنهايي در باديه رفتم و رنجها كشيدم تا به مكّه رسيدم، و خودبيني و خودپسندي(عُجب) در نفسِ من فراديد آمد! پيرِزني مرا ديد گفت: اي فلان، من با تو در باديه همسفر بودم و با تو سخن نگفتم تا تو را از ذكرِ خود باز ندارم، اين گونه وسوسه ها را يعني عُجب از خود دور كن!

(2) ـ ديگري از عارفان گويد: به عبادتِ شيخِ بيماري رفتم، او را در حالِ رقّت باري يافتم و پيشِ خود گفتم اين شيخ چگونه با اين حال زار و نزار بهبودي يابد؟ شيخ گفت: فلاني، اين انديشه‌ هايِ پست از خاطرِ خود دور كن، كه خداي را لطفهايِ پنهاني بسيار است!

(3) ـ شاهِ كرماني بسيار تند فراست بود گفت: هر كس چشم از حرام بپوشد و نفس از شهوات نگاه دارد، و مراقبتِ باطن را دوام دهد، و به ظاهرِ شرع عمل كند، و روزيِ حلال خورد، هرگز در فراست خطا نمي كند!

(4) ـ يكي از اهلِ عرفان را پرسيدند: فراستِ متفرّسين از چه سبب باشد؟ گفت: ازان سبب كه خداوند فرمود: وقتي انسان را آفريدم روحِ خود را در او دميدم و اين اثرِ روح خدا است و به همين جهت به فرشتگان گفتم: آدم را سجده كنيد، پس هركس از آن نور بهره مند تر است در فراست تواناتر!!

هو مدد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر