۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

حضرت بوعلی قلندر



بوعلی قلندر ، شرف الدین پانی پتی ، از عارفان و شاعران شبه قاره در قرن هفتم و هشتم . قلندر لقب او بوده است (مدرس تبریزی ، ج 3، ص 200). او را قطب ابدال نیز دانسته اند. سلسلة نسبش با چند واسطه به ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی (متوفی 150) می رسد (چشتی عثمانی ، ص 190). برخی ، به اشتباه ، پدر وی را شیخ فخرالدّین عراقی صاحب لمعات دانسته اند، در حالی که پدر او سالار فخرالدین عراقی است . سالار فخرالدین از موطن خود در نواحی کرمان به هند مهاجرت کرد و در شهر پانی پت اقامت گزید. مادر او نیز، بی بی حافظ جمال ، خواهر شاه محمد کرمانی از اسلاف شاه نعمت الله ولی ، بوده است (خیرآبادی ، ص 171ـ172، 175ـ176؛ غلام سرور لاهوری ، ج 1، ص 114).

بوعلی قلندر در 602 یا 605 ولادت یافت (خیرآبادی ، ص 176؛ بوعلی قلندر، 1360 ش ، مقدمة میرطاهر، ص 5). دربارة این که زادگاه او پانی پت بوده یا نه اختلاف هست (خیرآبادی ، همانجا؛ میرحسین دوست سنبهلی ، ص 162). وی گاه در پانی پت ، گاه در کَرنال سکونت داشته است (هدایت ، ص 97). بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی در پانی پت ، برای ادامة تحصیل به دهلی رفت و در همانجا نیز به تدریس و ارشاد دینی مشغول شد (امین احمد رازی ، ج 1، ص 352؛ چشتی عثمانی ، همانجا؛ خیرآبادی ، ص 177). بعدها، بر اثر جذبه های معنوی ، از اشتغال به درس و بحث چشم پوشید، کتابها را در آب انداخت و قلندری پیشه کرد، به ممالک مختلف سفر کرد و از عرفا و بزرگان مختلف کسب فیض نمود. گفته اند مدتی در قونیه از محضر شمس تبریزی و مولوی استفاده کرد و از آنان خرقه گرفت (هدایت ، همانجا؛ بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، ص 21؛ محدث دهلوی ، ص 124؛ حسنی ، ج 2، ص 4)، سپس به پانی پت رفت و به ارشاد خلق و تبلیغ اسلام پرداخت . در نتیجة مساعی او بسیاری از کافران و مشرکان به دین اسلام مشرف شدند (چشتی عثمانی ، همانجا؛ خیرآبادی ، ص 179؛ بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، همانجاها).

بوعلی قلندر اواخر عمر را بیشتر در حالت سُکر و استغراق گذراند و در رمضان 723یا724 وفات یافت و در کرنال دفن شد، اما بعدها جسد او را به پانی پت انتقال دادند، ازینرو هر دو جا زیارتگاه مردم است (امین احمد رازی ، همانجا؛ چشتی عثمانی ، ص 191؛ محدث دهلوی ، ص 125؛ حسنی ، ج 2، ص 3).

دربارة سلسلة طریقت بوعلی قلندر گزارشهای متفاوتی هست ؛ بعضی وی را با چند واسطه ، پیرو قطب الدین بختیار اوشی کاکی (متوفی 634)، و برخی پیرو شیخ نظام الدین اولیا بداؤنی (متوفی 725) دانسته اند. بنابراین گزارشها او از مشایخ سلسلة چشتیه است ، و شاخه ای از سلسلة چشتیه به نام قلندر شاهی را به او نسبت می دهند (غلام سرور لاهوری ، ج 1، ص 326؛ آریا، ص 185؛ چشتی عثمانی ؛ هدایت ، همانجاها). به روایتی دیگر، از طریق شمس تبریزی ، مرید شیخ قطب الدین ابهری (متوفی 577)، جانشین ابونجیب ضیاءالدین سهروردی ، بوده است (حسنی ، همانجا). اما صحت هیچکدام از این اقوال به اثبات نرسیده و وی گویا به سلسلة خاصی تعلق نداشته است (محدث دهلوی ، ص 124؛ د.اردو ، ذیل «ابوعلی (بوعلی ) قلندر»). همچنین او به طریق اویسی از رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و حضرت علی علیه السلام کسب فیض کرده است (بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، ص 20؛ خیرآبادی ، ص 180).

به گزارش برخی تذکره نویسان و مورخان ، بوعلی قلندر با برخی صوفیة آن دوره ، مانند لعل شهباز قلندر، ضیاءالدین سنامی ، شمس الدین ترک پانی پتی و شیخ جلال الدین کبیرالاولیا پانی پتی مصاحبت و ملاقات کرده است . وی با امیر خسرو دهلوی نیز اشعاری رد و بدل می کرد (بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، ص 25؛ محدث دهلوی ، ص 125؛ چشتی عثمانی ، ص 189، 191؛ هاشمی سندیلوی ، ج 2، ص 761ـ 762). برخی از پادشاهان سلسله های مملوکیه ، خلجیه و تَغلَقیة (تُغُلقیة ) هند نزد وی حضور یافته به او اظهار ارادت می کردند (شمس سراج عفیف ، ص 28؛ غلام سرور لاهوری ، ج 1، ص 327؛ هاشمی سندیلوی ، ج 2، ص 760ـ763). علامه محمد اقبال لاهوری در آثار خود مخصوصاً مثنویات اسرار خودی و رموز بی خودی بارها از بوعلی قلندر و مقام روحانی او یاد کرده و از اشعار وی بهره جسته است (اقبال لاهوری ، ص 28ـ 29، 143؛ بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، ص 56 ـ5).

بوعلی قلندر در نظم و نثر پارسی استاد بود. او در شبه قارة هند، اولین شاعری است که در نعت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم شعر گفته است (نفیسی ، ج 1، ص 197؛ شیمل ، ص 553 ـ 554). در اشعارش «شرف »، «بوعلی » و «قلندر» تخلص می کرد (آقابزرگ طهرانی ، ج 9، قسم 2، ص 516؛ بوعلی قلندر، 1360 ش ، ص 11، 23، ...). مهمترین تألیفات منظوم او به این قرار است : دیوان ، مجموعة قصاید، غزلیات و رباعیات به فارسی که به زبان اردو و پنجابی نیز ترجمه و چاپ شده ، و حبیب الله مظهر نظامی و شیخ عطا محمد نظامی شرحی به عنوان مفتاح الغیب بر آن نوشته اند (منزوی ، ج 7، ص 387؛ ج 9، ص 2136ـ2137)؛ سه مثنوی به فارسی که آنها را شبیه مثنوی مولوی و به همان وزن سروده (نفیسی ، همانجا) و گاه ابیاتی از آن و همچنین از مثنوی منطق الطیر عطار را تضمین کرده است (بوعلی قلندر، 1399، ص 82 ـ 88، 104).

مجموعة اشعار فارسی او با نام کلام قلندری در حیدرآباد دکن چاپ شده ، و مثنوی سوم این مجموعه با نام گل و بلبل به تصحیح ، تحشیه و مقدمة ساجدالله تفهیمی و همچنین در گنجینه عرفان (منزوی ، ج 7، ص 384ـ385) به چاپ رسیده است (نیز رجوع کنید به دایرة المعارف بزرگ اسلامی ، ذیل «ابوعلی قلندر پانی پتی »). چند دوبیتی به زبان هندی نیز از او در دست است (خیرآبادی ، ص 181).

بوعلی قلندر تألیفاتی منثور نیز دربارة تصوف دارد، از جمله مکتوبات ، به فارسی ، مجموعة 112 نامه به یکی از مریدانش به نام اختیارالدین ، دربارة حقایق توحید و ترک دنیا، طلب آخرت ، محبت مولی و اختیار توکل و تفرید (تفهیمی ، ص 95؛ گوپاموی ، ص 358ـ359؛ محدث دهلوی ؛ نفیسی ، همانجاها)؛ چند رسالة منسوب به او از جمله حکم نامه و رسالة حقایق کلمه طیبه که تعلق آنها به وی مسلم نیست ؛ و چند نوشتة دیگر که تنها نام آنها در منابع آمده است (محدث دهلوی ، همانجا؛ بوعلی قلندر، 1399، مقدمة تفهیمی ، ص 26؛ منزوی ، ج 7، ص 384).(منبع)

يكي از نوادگان عارف ايشان، حضرت «سيد خليل عالي‌نژاد» هستند كه به علت نور معنوي كه در سيماي اين سيد بزرگوار مشاهده كردم، با كسب اجازه از استادِ ارجمندم، حضرت آقاي سياوش فرداد تمثال ايشان را در اين پست قرار دادم.



تمثال مبارك شهيد اهل حق حضرت «سيد خليل عالي‌نژاد»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر